درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب پيوندها
تبادل لینک
هوشمند نويسندگان |
lovely childern
lovely friends
جمعه 18 بهمن 1392برچسب:, :: 17:49 :: نويسنده : zahra
چهار شنبه 9 بهمن 1392برچسب:, :: 18:41 :: نويسنده : zahra
یک شنبه 6 بهمن 1392برچسب:, :: 15:59 :: نويسنده : zahra
یـکـى از عـلـمـاى وارسـتـه , کلاس درسى داشت و از میان شاگردانش به نوجوانى بیشتر احترام مـى گـذاشـت . روزى یـکـى از شاگردان از آن عالم پرسید: چرا بى دلیل , این نوجوان را آن همه احترام مى کنید؟ آن عالم دستور داد چند مرغ آوردند. آن مرغ ها را بین شاگردان تقسیم نمود و به هر کدام کاردى داد و گفت : هریک از شما مرغ خود رادر جایى که کسى نبیند ذبح کند و بیاورد. شاگردان به سرعت به راه افتادند و پس از ساعتى هر یک از آنها,مرغ ذبح کرده خود را نزد استاد آورد, اما نوجوان مرغ را زنده آورد. عالم به او گفت : چرا مرغ را ذبح نکرده اى ؟ او در پـاسخ گفت : شما فرمودید مرغ را در جایى ذبح کنید که کسى نبیند, من هر جا رفتم دیدم خداوند مرا مى بیند. شاگردان به تیزنگرى و توجه عمیق آن شاگرد برگزیده پى بردند,اورا تحسین کردند و دریافتند که آن عالم وارسته چرا آن قدر به اواحترام مى گذارد. چند کودک با یکدیگر مشغول بازی بودند ، ناگهان زنی از دور پیدا شد و کودکی را از آن میان صدا کرد و لحظه یی چند با آن کودک نجوا کرد . پس از آنکه کودک بازگشت هم بازی های او اصرار کردند که از صحبت او با آن زن مطلع شوند و به دور او حلقه زدند ! کودک از آنها پرسید : آیا شما می توانید یک راز مهمی را پیش خود نگهدارید ؟! همه با صدای بلند فریاد کردند : آری ، آری ! کودک گفت : من هم همینطور ! سه شنبه 1 بهمن 1392برچسب:, :: 13:28 :: نويسنده : zahra
باغ وحش مملو از جمعیت بود ، از بلندگوی باغ وحش این جمله شنیده شد : " بازدیدکنندگان گرامی از دادن هر گونه غذا و خوراکی به حیوانات خودداری فرمایید ". بعد از مدتی مجددن از بلند گو اعلام شد : " بازدیدکننده گرامی از شما خواهش کردیم که از تغذیه حیوانات خودداری فرمایید " این هشدارها با لحن های مختلف چندین بار تکرار شد ، آخرین هشدار بلندگو این بود : " حیوانات عزیز خواهشمندیم از آدمها غذا نگیرید " دیگر هشداری در این زمینه شنیده نشد .!!!
|
|||
|